«مهاجرت معکوس نخبگان» یک فرصت طلایی برای کشور
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۱۸۳۳
حامد شهیدیپور گفت: استفاده از ظرفیت آدمهایی که برای کسب علم رفته و سپس برمیگردند، فرصت طلایی است که ایران باید از آن استفاده کند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جلسه جدید از ویژه برنامه «بازاندیشی مهاجرت» با بررسی موضوع نقاط روشن و تاریک «مهاجرت معکوس» در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. محسن عبداللهزاده دبیرکل سندیکای توزیعکنندگان داروهای انسانی و حامد شهیدیپور مدیر توسعه و نوآوری شرکت تارا مهمان این نشست بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهیدیپور در ابتدای این جلسه با اشاره به بازنمایی رسانههای غربی از ایران گفت: یکی از موضوعات اصلی و قابل بحث در مقوله مهاجرت، گسستگی ما با جامعه جهانی است. تا زمانی که نتوانیم خود را به خوبی به دنیا معرفی کنیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم ایرانیانی که آن طرف زندگی میکنند، مشتاق برگشت به ایران باشند. از این منظر، یکی از اساسیترین مشکلات کشور، موضوع رسانه است و به دلیل آنکه به رسانه دقت ویژهای نمیکنیم، باعث میشود که در جنگ رسانهای شکست بخوریم. قطعا بازنمایی رسانههای خارجی از ایران غلط است و از سویی دیگر، محتوایی که ما در رسانه تولید میکنیم، اشکال دارد.
وی اضافه کرد: مشکل دیگر، وضعیت کار و شغل است. کسانی که در داخل کشور هستند، از وضعیت شغل و کار در ایران راضی نیستند. منظورم این نیست که شغل به اندازه کافی وجود ندارد، بلکه منظورم توان مالی افراد است که از قبال کار کردن به دست میآورند. برای مثال، کارمندی که در ادارهای خوب هم کار میکند، امیدی به خانهدار شدن ندارد. علاوه بر این، ابزارهای مالی که در اختیار افراد میگذاریم، آن بلوغ لازم را ندارند. برای مثال، اگر در اروپا بخواهید خانه یا ماشین بخرید، چندین ابزار مالی وجود دارد که به شما کمک میکند اما در ایران چنین چیزهایی نداریم.
عبداللهزاده با طرح یک پرسش صحبتهای خود را آغاز کرد و گفت: سوالی دارم و آن هم این است که آیا ایرانیانی که خارج از کشور هستند، وطنشان را دوست دارند؟ پاسخ میدهم: «بله. همهشان دوست دارند.» برای این موضوع 2 دلیل واضح دارم؛ دلیل اول به زلزله بم در سال 1382 برمیگردد. در جریان آن اتفاق، حجم بسیار بزرگی از کمکها از سمت ایرانیان مقیم خارج از کشور بود و حتی خیلی از آنان شغل خود در آنجا را رها کرده و به کمک هموطنان خود شتافتند. دلیل دوم، آنست که امروز به هر جایی از دنیا که بروید ردپایی از فرهنگ ایرانیان را میبینید. این موضوعات نشان میدهد که وطنشان را دوست دارند.
وی ادامه داد: در مباحث مادی و مالی به درستی اشاره کردید که افراد به اندازه زحمتی که میکشند و مهارتی که به دست میآورند، حقوق دریافت نمیکنند. در کشور ما متاسفانه پول ارزش کاذب پیدا کرده و همین موضوع باعث شده که اقتصاد ما رو به افول برود، تورم به سراغش بیاید و اشتغال در آن از بین برود. پول زمانی ارزش واقعی پیدا میکند که در گردش بیفتد و با هدایت به سمت کارآفرینی و تولید، چرخ اقتصاد را بچرخاند.
او با اشاره به شکست در جذب سرمایهگذار خارجی به کشور گفت: دقت داشته باشید که سرمایهگذاری در کشوری جواب میدهد که آن کشور در حال توسعه باشد. از این نظر فرصت طلایی در اختیار داریم. خیلیها انگیزه سرمایهگذاری در ایران دارند. بخشی از آنان افرادیاند که تفکرات ضد امپریالیستی دارند و معتقدند که ایران مظهر مبارزه با امپریالیسم جهانی است و باید به ایران کمک کنیم تا رشد پیدا کند. حال سوال من این است که آیا توانستیم آنان را جذب کنیم؟ خیر! متاسفانه در زمینه دعوت سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در داخل کشور بلاتکلیف هستیم.
شهیدیپور در بخش دیگری از سخنان خود درباره جذب سرمایهگذار خارجی به کشور گفت: به درستی اشاره شد که ایران، کشوری در حال توسعه است و به همین دلیل ظرفیت کارآفرینی در آن بالاست، اما هر بازار برای جذب سرمایه نیاز به ثبات دارد. بنابراین زمانی میتوانیم به جذب سرمایهگذاریهای خارجی فکر کنیم که ثبات سیاسی و اجتماعی در کشورمان وجود داشته باشد. اگر سایه تحریم بر این کشور باشد، هیچ سرمایهگذاری درستی وارد این کشور نمیشود.
وی ضمن برشماری عوامل مهاجرت معکوس به کشور گفت: یکی از عوامل خیلی مهم که به بازگشت افراد یا سود رساندن آنان به میهنشان منجر میشود، ایجاد و تقویت هویت ملی در افراد است. به نظر میرسد که در شرایط فعلی، هویت ملی در بین جوانان ایرانی ضعیف شده است. بنابراین باید برای ایجاد و تقویت حس همدلی بیشتر تلاش کنیم و این موضوع را به همگان اثبات کنیم که این کشور متعلق به همه مردم است. متاسفانه در سالهای اخیر میبینیم که عدهای سراغ خرید خانه در ترکیه میروند. می دانید، با این کار چه سرمایه فراوانی از ایران خارج میشود؟
شهیدیپور که سابقه تحصیل در یکی از 100 دانشگاه برتر دنیا را دارد، گفت: معتقدم که مهاجرت یکی از بهترین کارهایی است که هر فرد میتواند با زندگی خود انجام دهد. وقتی کسی مهاجرت میکند، به ویژه زمانی که به کشوری با تکنولوژی قویتر میرود، رشد میکند و یاد میگیرد. بنابراین میتوان گفت که مهاجرت تصمیم شخصی خوبی است. در وهله اجتماعی و سیاسی نیز فرصتی بسیار عالی برای کشورهایی است که بتوانند مهاجرت معکوس را رقم بزنند. به عبارت دیگر، استفاده از ظرفیت آدمهایی که رفتهاند و سپس برمیگردند، اقدامی بسیار عالی است که ایران باید از آن استفاده کند. نباید با زدن انگهای دوتابعیتی به افراد این ظرفیت را از دست بدهیم.
شهیدیپور خاطرنشان کرد: روزگاری، چین و هند این مشکل را داشتند که نخبگانشان میرفتند و دیگر برنمیگشتند اما با اتخاذ سیاستهایی مهاجرت معکوس رقم زدند. ما هم میتوانیم چنین کاری کنیم، به شرط آنکه اولاً شرایط مالی مطلوبی را برایشان رقم بزنیم و ثانیاً آزادیهای اجتماعی برایشان ایجاد کنیم. متاسفانه تصاویری مخابره میشود که در ایران آزادی وجود ندارد اما واقعا همه آن چیزی که میگویند صحیح نیست. باید کاری کنیم تا این اقدام رسانهای آنان خنثی شود.
عبداللهزاده در بخش پایانی این جلسه گفت: جالب است بدانید که در سال 1385 یعنی زمانی که 28 سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و آنهم با پیگیری رهبر معظم انقلاب در جلسه 589 شورای عالی انقلاب فرهنگی، تعریف نخبه مصوب میشود. به عبارت دیگر، دولتمردان ما در این زمینه عقباند و باید خیلی سریعتر دست به کار میشدند.
وی تاکید کرد: موضوع سربازی یکی از مهمترین موانعی است که پیشروی بازگشت نخبگان وجود دارد، این اتفاق در حالی است که به راحتی میتوان آنان را در رشته تخصصی تحصیلیشان به کار گرفت و بسیاری از مشکلات موجود را در ستاد نیروهای مسلح برطرف کرد. وقتی یک نخبه را به کشور جذب میکنیم باید ارزش علمی او را بدانیم و به همان اندازه برایش مسئولیت تعریف کنیم.
پخش «زخمکاری» و چند فیلم دفاعمقدس در تلویزیون«دوربین مخفی» تلویزیون در کربلا و ماجراهایشانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: مهاجرت مهاجرت مهاجرت معکوس سرمایه گذاری جذب سرمایه شهیدی پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۱۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا ساخت شهر فرودگاهی در ایران توجیه پذیر است؟
مفهوم شهر فرودگاهی در ایران با نمونه های واقعی تفاوت دارد. صرف احداث یک باند پروازی و ترمینال مسافربری را نمی توان شهر فرودگاهی نامید.
به گزارش تین نیوز، سالهاست که واژه شهر فرودگاهی در ادبیات هوانوردی ایران مورد استفاده قرار گرفته است، به طوریکه علاوه بر شهر فرودگاهی امام خمینی تهران دیگر مناطق کشور نظیر قم و چابهار نیز مدعی ساخت چنین مجموعه ای شدهاند.
اما آنچه که بر همگان مبرهن شده، عدم توفیق چنین پروژه هایی در کشور است به نحوی که صرفا طراحی پروژه به همراه تصاویری جذاب از پروژه ارائه شده و ضمن به کما رفتن ساخت فرودگاه نظاره گر احداث شهرهای فرودگاه هایی مدرن توسط همسایگان هستیم.
تعریف اشتباه از مفهوم شهر فرودگاهی در ایرانعده ای در ایران بر این باورند که صرف احداث باند پروازی و یک ترمینال مسافری به همراه هتل مجاور و چند آشیانه تعمیر و نگهداری هواپیما می تواند شهر فرودگاهی قلمداد شود. در حالی که اینها نطفه شکل گیری شهر فرودگاهی به حساب می آیند و عملا در تمامی فرودگاه های جهان به عنوان زیرساخت های اولیه فرودگاهی وجود دارند.
مطابق با نظریه ابرشهر فرودگاهی جان دی کاسردا (aerotropolis)، شهر فرودگاهی شامل فرودگاه بزرگ بین المللی و مجموعه های تجاری، ورزشی، مالی، فرهنگی و اقامتی در جوار فرودگاه است و در واقع فرودگاه نقش محوری و مرکزی را ایفا کرده و موتور پیشران مجموعه به حساب می آید. اما در مورد نظریه کاسردا باید به دو نکته توجه شود:
نخست آنکه کاسردا این نظریه را بر اساس مولفه های اقتصادی بیان کرده و هدف او اقتصادی کردن فرودگاه هاست، چرا که همچنان بسیاری از فرودگاه های جهان با مشکل عدم سود دهی مواجه هستند که در جهت رفع این چالش راهکار های متعددی ارائه شده است که همچنان در حال آزمون و خطا توسط مدیران صنعت قرار دارد.
نکته دوم آنکه نظریه ابرشهر فرودگاهی در ایالات متحده مطرح شده که مهد هوانوردی جهان است و فرودگاه ها نقش اساسی را در جابجایی مسافران بین این کشور و دیگر نقاط جهان و همچنین مابین شهرهای آمریکا ایفا می کنند.
این کشور علی رغم آمار بالای پرواز و جابجایی مسافر، همچنان فرودگاه های غیر اقتصادی و فرسوده متعددی دارد که بودجه های چند صد میلیارد دلاری را برای بازسازی می طلبد. لذا ارائه چنین دست نطریاتی در پهنه گسترده آمریکا با آن اقتصاد قدرتمند می تواند امری محتمل و واقع گرایانه باشد که با اقتصاد ایالات متحده سنخیت دارد.
آیا ایران می تواند شهر فرودگاهی داشته باشد؟با ذکر سه دلیل هیچ امیدی نیست که کشورمان بتواند الگوی شهر فرودگاهی را به اجرا در بیاورد:
عدم توسعه مطلوب زیرساخت های فرودگاهیهر چند در سال های گذشته فرودگاه های جدید در مناطق مختلف کشور احداث شده اند، اما این فرودگاه ها نوعا مطامع افراد ذی نفوذ را پاسخ گفته و زیان ده نیز بوده اند.
فرودگاه های بزرگ کشور نظیر فرودگاه امام خمینی و هاشمی نژاد مشهد ظرفیت کافی برای میزبانی از مسافران بسیار زیاد در یک واحد زمانی را ندارند (در قیاس با فرودگاه های بزرگ منطقه). همچنین هیچ فرودگاهی در ایران توانایی پذیرش هواپیمای غول پیکری همچون ایرباس A380 را ندارد که در دنیای امروز به عنوان یک معیار برای توان سنجی فرودگاه های بزرگ در میزبانی پروازهای دور برد به حساب می آید.
حال با این عملکرد ضعیف در توسعه زیرساخت های فرودگاهی قطعا انتظار نمی رود که یک شبه معجزه شود و هزاران میلیارد تومان سرمایه برای توسعه فرودگاه های اصلی کشور اختصاص یابد.
تحریم های فلج کننده و عقب ماندگی ایران از سهم بازار هواییهوانوردی ایران از سال ۵۸ به این طرف و همزمان با اشغال سفارت آمریکا تحت شدیدترین تحریم های آمریکا و هم پیمانانش قرار گرفت، به طوریکه امروزه پیکر نیمه جان این صنعت آخرین نفس های خود را می کشد.
پرنده های فرسوده با چند واسطه و قیمت های گزاف وارد کشور می شوند که یکی از وظایف آنها انتقال مسافران کانکشن به فرودگاه های همسایه نظیر دبی و استانبول بوده که نهایتا سود اصلی را در جیب رقبا واریز می کنند.
از طرف دیگر، آمار دقیقی از هواپیماهای بر خط در هیچ مبدا رسمی وجود ندارد که بدانیم کجای کار ایستاده ایم. همچنین کشورمان برای پرواز به مقاصد اروپایی با مشکل تحریم بنزین طرف است که عملا بخش مهمی از پروازهای بین المللی ایران را به همسایگان واگذار می کند.
این در حالیست که رقبای منطقه ای ایران صدها فروند هواپیمای تازه نفس در اختیار دارند و صدها فروند دیگر نیز سفارش داده اند. در صورتی می توانیم یک ابرشهر فرودگاهی را در ایران داشته باشیم که ناوگان هوایی کشورمان بتواند از مبدا ایران پروازهای متعددی را به سرتاسر دنیا انجام دهد، به مانند ترکیه، قطر و دبی. وگرنه شهر فرودگاهی که در آن هواپیمایی پرواز نکند عملا کارایی نخواهد داشت و از اجنبی هم نمی توان انتظار داشت که ناوگان هوایی خود را برای پروازهای ایران به کار گیرد.
طرد شدگی اقتصادی ایران در نظام بین المللکشورمان در طول ده ها سال گذشته رفته رفته با شدیدترین تحریم های بین المللی مواجه شده که تبعات اقتصادی آن به وضوح در زندگی ایرانیان قابل مشاهده است. عدم اقبال بسیاری از کشورهای جهان (از جمله کشورهای همسو با ایران در سیاست نظیر چین، روسیه و هند) برای سرمایه گذاری در ایران عملا کشورمان را به گوشه کنجی انداخته که ورود هر گونه سرمایه بین المللی را غیر ممکن ساخته است.
بنابراین بعید است حتی در صورت توسعه فرودگاه امام (ساخت ترمینال مسافربری جدید)، سرمایه گذاران خارجی برای توسعه دیگر بخش های شهر فرودگاهی امام خمینی وارد ایران شوند. کشورهای به اصطلاح دوست نیز در سال های اخیر در کلام خود را مشتاق سرمایه گذاری در ایران نشان داده اند، اما در عمل هیچ آبی از آنها گرم نشده است و اتفاقا همسایگان ایران را مقاصد امن تری برای خواباندن سرمایه هایشان دیده اند.
کانال عصر ایران در تلگرام